حرفهای خودمونی من

ساخت وبلاگ

شاید مسیرم چیز دیگریست ، به تو شک ندارم خدا، منتظر می مانم و توکل میکنم حرفهای خودمونی من...
ما را در سایت حرفهای خودمونی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daram110c بازدید : 52 تاريخ : شنبه 31 تير 1402 ساعت: 12:56

امروز اطلاعات جدیدی کسب کردم، امشب براتون مینوییم، فعلآ حرفهای خودمونی من...
ما را در سایت حرفهای خودمونی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daram110c بازدید : 76 تاريخ : سه شنبه 16 اسفند 1401 ساعت: 22:53

الان باید یه کاری بکنم هر چند میدونم حتما غرورم زیر پا له میشه، اما من اشتباه کرده بودم و باید تاوانش رو بدم، حتما خدا هم اینطوری راضیه، توکل بهش میکنم

راستی منتظرم، منتظر یه کاری که ببینم از بین کسایی که انتظارشون رو دارم کی انجام میده و کی زودتر انجام میده؟

حرفهای خودمونی من...
ما را در سایت حرفهای خودمونی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daram110c بازدید : 184 تاريخ : دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت: 18:39

الان نشستم تا درسامو بخونم، برای ناهار فردا ماکارونی درست کردم، امتحاناتم حسابی فشرده است، هر روز هزار بار خودمو سرزنش میکنم که چرا دانشگاه ثبت نام کردم اونم بعداز سالها فارغ‌التحصیلی ، اونم حالا که شاغلم، فشار کار و امتحانات داره خوردم میکنه بخصوص با انتظارات مامانی، فقط خدا کمکم کنه

حرفهای خودمونی من...
ما را در سایت حرفهای خودمونی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daram110c بازدید : 85 تاريخ : دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت: 18:39

بعد از مدتها دوباره اومدم وبلاگمدلم میخواست حرف بزنم، از چیزایی بگم که دوست داشتم برای کسی بگم اما خب، گوشی ندارم تا بهم گوش بده، این حرفا رو برای فردای خودم مینویسم، مثل حرفای قبل که الان میشینم و بهشون گوش میدمامروز بعد از دو هفته مرخصی برگشتم سر کار، یه دوره فشرده امتحانی رو گذروندم، امتحانات پشت سرهم و گاهی توی یه روز چند تا امتحان باهم، خدا رو شکر گذشت و امیدوارم نتیجه اش خوب بشه، بابت مرخصی ها از رئیسم خیلی ممنونم، برای امتحانات مجبور شدم دوره دکوراسیون داخلی رو متوقف کنم، قرار شد ادامه اش رو با بچه های دوره های دیگه بگذرونمآقای ز، هم دوره ای کلاس دکوراسیون گاهی پیام میده و از اینکه توی کلاس ها شرکت نکردم ازم سوال میکنه یا صحبت های کوتاه دیگه، با خودم فکر میکنم یعنی بهم علاقه داره؟ من و مرجان که هم همکاریم و هم هم دوره، میشینیم و درموردش حرف میزنیم و مثل همه دخترا به همه موضوعات میخندیم، مرجان میگفت اینقدر در موردش حرف میزنیم شاید اصلا متاهل باشه، بهر حال سوژه خنده داری برامون شده، البته ضمن احترامی که براش قائلیم.آقای ز، از دزفول برای دوره میاد اهواز، صدای خوبی داره و کمی شوخ طبع، مذهبی و رفتار عاقلانه و مودبانه ایی داره و ظاهر خیلی ساده، خیلی، من و مرجان بنظرمون می اومد که کارگر باشه اما منش قشنگی داره.احساس میکنم حس دوست داشتن و دوست داشته شدن رو توی صفحات گذشته زندگیم جا گذاشتم، تو مسیر زندگیم تنهایی بود که بهم پناه میداد و مقاومتم رو بیشتر میکرد، یاد گرفتم تکیه نکنم حتی به نزدیکترین افراد، حرفامو به هیچکس نزنم جز یواشکی موقع نماز به خدا، برای همین آدم های اطراف فقط برام یه هم مسیر زندگی بودن، با وجود احترام رأفتی که بهشون داشتم اما دیگه وجودم دری رو برای ورود حرفهای خودمونی من...ادامه مطلب
ما را در سایت حرفهای خودمونی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daram110c بازدید : 118 تاريخ : يکشنبه 8 آبان 1401 ساعت: 14:11

حدود یک ماهی هست که اومد ساختمون جدید، محل کار جدیدم,الان هوا کمی خنک شده، سوار سرویس هستم و از پنجره به بیرون نگاه میکنم هنذفریمم توی گوشم گذاشتم، توی این حالت  دنیا رو به رنگ آهنگی که گوش میدی میبینی، هنوز بازم این سوال توی ذهنم تکرار میشه

چرا ...؟؟؟

حرفهای خودمونی من...
ما را در سایت حرفهای خودمونی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daram110c بازدید : 149 تاريخ : يکشنبه 11 ارديبهشت 1401 ساعت: 4:12

امروز میلاد پیامبر بود،تصمیم داشتم حالا که تعطیله بشینم و درس هام رو بخونم اما خیلی سربه هوایی کردم و زیاد استفاده ایی نکردم، چه کنم با این وجود سر به هوا؟الان ساعت حدود 11/15 است و بیدارم تا حداقل تحقیق یکی از درس ها رو بنویسم اما یه دفعه هوس نوشتن توی وبلاگ رو کردم.همه خوابن و من مجبور شدم بیام آشپزخونه تا چراغ روشن کسی رو اذیت نکنه چایی ریختم و دارم با چیپس میخورم، فردا بایستی برم ساختمون مرکزی برای آموزش، ان شاءالله که روز خوبی باشه. بعدش تصمیم دارم جیم شم و برم بازار، فرزانه یه عطاری بهم معرفی کرد که خیلی کارش خوبه هم اطلاعات و هم کیفیت محصولاتش، فرزانه یکی از همکارامه که با هم خیلی وقته دوستیم از نظر مذهبی و اعتقادی خیلی شبیه هم هستیم فرزانه یه سال از من کوچیکتره اما الان دو تا پسر داره، توکل به خدا آدم نباید به خدا شک کنه اون تقدیرم رو نوشته حتما هر چی هست برام بهترینه.فرزانه کانال جدیدی توی ایتا بهم معرفی کرده  به اسم استاد شجاعی ، ویس های خوبی داره من خیلی به موعظه نیاز دارم  شنیدن بعضی از سخنرانی ها بهم آرامش میده و کمکم میکنه تا روی خودم کار کنم، میخوام حسابی روی خودم کار کنم، من یه فرشته کوچولو توی بهشت بودم که برای یه دوره بایستی می اومدم زمین، نباید آلوده برگردم خونهبرای بازار فردا یه تصمیم دیگه هم دارم میخوام برم کفش بگیرم، زدم کفشامو داغون کردم، صبح برای اینکه به اتوبوس برسم مجبورم یه خیابون رو با کفش پاشنه دار بدوم ، نمیدونم چرا همیشه وقت کم میارم، اگر خودمو به موقع نرسونم مرکز، سرویس اداره رو از دست میدم حرفهای خودمونی من...ادامه مطلب
ما را در سایت حرفهای خودمونی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daram110c بازدید : 163 تاريخ : يکشنبه 11 ارديبهشت 1401 ساعت: 4:12

الان حدود ده دقیقه است که پاشنهپای راستم حسابی میخواره، یعنی یکی پشت سرم حرف میزنم ، می‌دونم خرافاته اما دارم همه رو چک میکنم ببینم کار کیه

حرفهای خودمونی من...
ما را در سایت حرفهای خودمونی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daram110c بازدید : 169 تاريخ : دوشنبه 20 بهمن 1399 ساعت: 11:16

از خودم ناراضیم، هر شب که می‌خوابم و هر صبح که بیدار میشم بخودم هشدار میدم در مورد اتلاف وقتم، درست رفتار کردن، درست برنامه ریزی کردن و ... اما همون آش و همون کاسه است، از خدا میخوام خودش هدایتم کنه ت حرفهای خودمونی من...ادامه مطلب
ما را در سایت حرفهای خودمونی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daram110c بازدید : 149 تاريخ : دوشنبه 20 بهمن 1399 ساعت: 11:16

الان داشتم توی اینستا، پیج بعضی بازیگرا، خواننده ها و ... رو نگاه میکردم، چه دنیای بی روح و مصنوعی دارن هر چند که بازی خوبی داشته باشن، چقدر فرق دارن با ما، خودشون خسته نمیشن از این حرفها بگذریم تازه حرفهای خودمونی من...ادامه مطلب
ما را در سایت حرفهای خودمونی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daram110c بازدید : 147 تاريخ : دوشنبه 20 بهمن 1399 ساعت: 11:16